به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران، اورژانس اجتماعی سالانه به بیش از یک میلیون نفر خدمات روانی و اجتماعی ارائه میدهد و نقش کلیدی در کاهش پروندههای قضایی دارد. امروز در بیشتر مراکز استانهای کشور اورژانس اجتماعی سطح یک فعال است. سیدحسن موسوی چلک معاون سلامت اجتماعی بهزیستی کشور با بیان این موضوعات در مورد آخرین وضعیت اورژانس اجتماعی میگوید: «اورژانس اجتماعی در 386 شهر کشور فعال است. در بیشتر مراکز استانها اورژانس سطح یک داریم، یعنی هم مرکز روزانه و سرپایی و هم مرکز قرنطینه دایر است.
در کنار مراکز اورژانس اجتماعی، سازمان بهزیستی مراکز دیگری را هم در حوزه آسیبهای اجتماعی دارد. مراکزی از قبیل خانه سلامت، مراکز کودکان خیابانی، مرکز بازپروری زنان یا خانههای تلاش، خانههای امن برای حمایت از زنان و دختران آسیبدیده و در معرض آسیب و....هم وجود دارد. البته خدمات 123 سیار هم هست، به این معنا که اگر در شهری اورژانس اجتماعی نبود، مرکز استان به نیاز آن شهر پاسخ میدهد.» چلک با اشاره به اینکه در حال حاضر در همه شهرها اورژانس اجتماعی نداریم، ادامه میدهد: «اورژانس اجتماعی نیازمند گسترش است.
در بند «ت» ماده 85 قانون برنامه هفتم هم بر توسعه اورژانس اجتماعی تأکید شده است.» معاون سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی با بیان اینکه اورژانس اجتماعی برای گروهها هدف مختلفی در نظر گرفته است که یکی از مهمترین گروهها افرادی هستند که در معرض خشونت خانگی قرار میگیرند، میگوید: «یکی از محورهایی که اورژانس در آن مداخلات اجتماعی انجام میدهد در حوزه خشونتهای خانگی است. افراد میتوانند با مراجعه به مرکز مداخله در بحران، مرکز اورژانس اجتماعی یا خدمات سیار که خودروهای خاصی با آرمهای اورژانس اجتماعی هستند، یا تماس با خط تلفن 123 و مراجعه به پایگاه خدمات اجتماعی، خدمات اورژانسی دریافت کنند.»
به اعتقاد چلک بخش مهمی از فعالیتهای این اورژانس به خشونتهای خانگی مربوط میشود و موضوعاتی مثل خودکشی، فرار، کودکان کار، کودکان خیابان، زنان و دختران در معرض آسیب و آسیب دیده اجتماعی و به طور کلی افراد در شرایط بحرانی گروههای دیگری هستند که میتوانند از خدمات حمایتی اورژانس اجتماعی استفاده کنند. او میگوید: «در زمان وقوع جرائم اورژانس اجازه مداخله ندارد زیرا در زمان وقوع جرم مسئولیت بر عهده پلیس و مرجع قضایی است. اما اگر مسأله مربوط به گروههای هدف اورژانس باشد، مداخلاتی انجام میدهیم.» گاهی مسأله به گروه هدف اورژانس اجتماعی ارتباط دارد، اما محیط برای مداخله نیروهای اورژانس امن نیست، در این مواقع به گفته معاون سلامت اجتماعی بهزیستی بر اساس قانون حمایت از اطفال و نوجوانان که در سال 99 به تصویب رسیده و بعد از حدود 16 سال به سرانجامی رسیده است، پلیس و نیروی انتظامی موظف به همکاری با مددکاران اورژانس هستند که با همکاری پلیس و گرفتن احکام قضایی مداخلات انجام میشود.
«در بند «ب» ماده 6 قانون حمایت از اطفال و نوجوانان در وظایفی که برای نیروی انتظامی یا فراجا مشخص شده به صراحت به مأموریتهای مددکاران اجتماعی و انجام وظایف محوله در اجرای این قانون حسب تقاضای اورژانس اجتماعی تأکید شده است. مددکاران برای تأمین امنیت خود و اطفال و نوجوانان موضوع مأموریت میتوانند اقدامات قانونی لازم را به عمل بیاورند.» چلک معتقد است: «همه این قوانین نشان دهنده این است که امنیت همکاران و ذینفعانی که میتوانند از اورژانس اجتماعی استفاده کنند، فراهم نیست و محیطهای ناامنی وجود دارد و این جزو محدودیتها و معذوریتهای ما در ارائه خدمات اورژانسی است.» معاون سلامت اجتماعی بهزیستی با اشاره به محدودیت دیگر اورژانس توضیح میدهد: «موضوع منابع و توسعه زیرساخت یکی دیگر از محدودیتهاست. از سال 91 تاکنون خودروی جدیدی به اورژانس اجتماعی اضافه نشده است. بهرغم اینکه طبق ماده 80 قانون برنامه ششم تقریباً در بیش از 150 تا 200 شهر اورژانس توسعه پیدا کرده است اما خودرو نداریم و بدون خودرو امکان ارائه خدمات مطلوب فراهم نیست.»
لزوم تهیه روایتگریهای مستند از مداخلات اورژانس اجتماعی
چلک با بیان اینکه اورژانس اجتماعی در دوران جنگ 12 روزه نقش مهمی ایفا کرده است، بر نقش محوری مددکاران اورژانس اجتماعی در بحرانها تأکید میکند و میگوید: «در همه بحرانها از بحرانهای طبیعی و خانوادگی تا همین جنگ اخیر، حضور اورژانس اجتماعی برای حمایت روانی و عاطفی مردم بسیار مهم و اعتمادآفرین بوده است.» او با اشاره به ضرورت فرهنگسازی برای آشنایی مردم با خدمات اورژانس اجتماعی میگوید: «فیلم و کلیپهایی برای آشنایی مردم تهیه شده است اقداماتی هم در رسانهها و تبلیغات شهری انجام میشود، در مدارس و دانشگاهها هم برای آشنایی پیرامون خدمات اورژانس تلاشهای شده است که به نظرم کافی نیست. ما نیازمند فرهنگسازی مستمر و تنوع برنامهها در این رابطه هستیم. باید روایتگریهای مستندی از مداخلات اورژانس اجتماعی انجام شود و با ساخت سریالهایی مثل پرستاران-سریال استرالیایی که چند سال پیش از تلویزیون پخش میشد- مردم با مداخلات اورژانس آشنا شوند البته یک نگرانی در این مورد وجود دارد اینکه اگر اطلاعرسانی را گستردهتر کنیم شاید نتوانیم پاسخگوی نیازها و مطالبات مردم باشیم.
اما به نظرم ترس نباید مانعی باشد که مردم اورژانس اجتماعی را بشناسند. مردم باید 123 را بر 110 ترجیح بدهند، اگر اورژانس اجتماعی بر کلانتری و دادگستری مقدم باشد، حتماً آثار مثبت بسیاری خواهد داشت، هر چه به سمت اورژانس اجتماعی میرویم، آمار تشکیل پروندههای قضایی کمتر میشود. همچنین پذیرش افراد آسیبدیده در خانواده، جامعه و محیطهای اجتماعی هم بهتر خواهد بود. اورژانس اجتماعی حد فاصل بین خانه و کلانتری است.»
چلک در مورد سرنوشت افراد بعد از مداخلات اولیه میگوید: «بعد از مداخلات اولیه افراد به مراکز مختلف درون سازمانی یا برون سازمانی ارجاع داده میشوند. برای هیچ فردی پرونده قضایی تشکیل نمیشود، یعنی حضور او در اورژانس جرمی برای فرد نیست. تیم تخصصی مددکاران با توجه به شرایط آنها و نوع ارزیابی روانی، اجتماعی و حتی زیستی که از این افراد دارند، با مشارکت ذینفعان، برای آنها برنامههای مداخلهای را تدوین و برنامهریزی میکنند. مثلاً گاهی به حکم قضایی نیاز داریم و گاهی در همان محل با مداخله، فرد به خانه بازگردانده میشود. بنابراین با توجه به شرایط تماس، برنامهریزیها هم فرق میکند. مثلاً برنامهریزی، در اقدام به خودکشی با کودک کار یا فردی که دچار اختلافات خانوادگی است، فرق میکند و براساس شرایط مداخلات انجام میشود.»
معاون سلامت اجتماعی بهزیستی کشور با بیان ضرورت گسترش اورژانس اجتماعی تأکید میکند: «به نظر من اورژانس اجتماعی باید صد درصد توسعه پیدا کند. طبیعتاً با افزایش بودجه اورژانس میتوانیم نیروی انسانی بیشتری جذب کنیم و با توجه به سختی کار این افراد به آنها حقوق بهتری بدهیم. امیدوارم سازمان امور استخدامی کشور در این زمینه به یاریمان بیاید، خوشبختانه با سازمان برنامه و بودجه تعامل خوبی داریم. اگر قرار است اورژانس اجتماعی در همه کشور توسعه پیدا کند همه ارکان حاکمیت باید به کمک اورژانس اجتماعی بیایند تا این خدمات برای مردم دسترسپذیرتر باشد و بتوانیم محدودیت مکانی و زمانی در ارائه خدمات را به حداقل برسانیم.»
نظر شما